سفــير دانايی، دانايی را هديه می دهد

سال اول

شماره 1

آشنايی با اديان بزرگ جهان

 

 

سفيـر دانايی
نشــريه اينترنتی

مقـــــالات

صفات مشترک ادیان ابتدايی

هندوئیسم و هندوها

بوداشناسی و آيين بودايی

کيش زردشتی

آیین يهوديت

آيين مسيحيت

دين اســلام

پیشینه وخاستگاه هندوئیسم

اصطلاح هندوئیسم دارای خاستگاهی جدید است، غربی ها غالباً این اصطلاح را در مورد دینی که در هند از اکثریت برخوردار است، به کار برده اند. فقط گروههایی که هویت غیرهندویِ مشخصی داشتند، مانند جائین­ها1، بودایی ها، پارسی ها، مسلمان ها، یهودی ها، و مسیحی ها، جزو مقوله عام هندو به شمار نمی آمدند. به کار بردن یک عنوان ابداع شده از سوی بیگانگان، به این دلیل است که واژه ای بومی که معادلی برای این مفهوم باشد، در جنوب آسیا وجود ندارد. در این سرزمین، مردم معمولاً خود را بر حسب «کاست» و جامعه محلی تعریف می کنند و در میان آنها، کتاب مقدس واحد، هویت، یا راهنمایِ دینی مشترکی که بتوان جملگی را به عنوان  اصول هندوئیسم در نظر گرفت، وجود ندارد. علت این امر آن است که واژه هندوئیسم، از هندو مشتق شده است، نامی که توسط مسلمانان قرون وسطا به مردمی که در کرانه های رود سند (هند) زندگی می کردند اطلاق می شد. بعداً این نام به صورت یک اصطلاح تعمیم پذیر برای تمام ساکنان شبه قاره هند درآمد. از این رو، هندوئیسم، با در نظر گرفتن بیشتر سنتهای محلی که در هند نضج گرفته بود، برای هندی ها حالت یک اعتقاد دینی بومی را پیدا کرد. دینهای هندی که خودشان را به عنوان غیرهندو مشخص می کردند، مانند آیین بودا و آیین جین2، برای متمایز شدن از هندوئیسم حد و مرزهای مشخص ویژه خود را پیدا کرده بودند، اما خودِ هندوئیسم، هیچ گاه در سراسر شبه قاره چنین حد و مرزها و اعمالی دینی را که در برگیرندۀ تنوع منطقه ای گسترده ای باشد، ابداع نکرد. ویژگی بی نظمی اصطلاح هندوئیسم، آن را به صورت عنوانی مناسب برای تمام سنتهای متنوعی که تقریباً هشتاد درصد مردم هند و جوامع همسنخشان را در سراسر دنیا در بر می­گیرد، درآورد. به هر حال، لازم به یادآوری است که این اصطلاح یک ابداع جدید است و دیگر اینکه برای معرفی کردن دین «هندو» با توجه به خظ سیر زمان گذشته، به کار بردن یک مقوله ابداعی، به خاطر متمایز ساختن ریشه های هندوئیسم مدرن از سایر دینهای هندی ضروری است.

دهرمه3: مطلقاً یک اصطلاح بومی برای نامگذاری دین هندو وجود  ندارد، همچنین واژه ای که برابر با مفهوم غربی "religion " باشد در دست نیست، شاید نزدیکترین واژه برای این مفهوم، دهرمه باشد. دهرمه به معنی قانون،  وظیفه، عدالت و پرهیزگاری است. این واژه مانند "morality " غربی، هم به دین و هم به وظایف رفتار اجتماعی اشاره دارد. بدین لحاظ، این اصطلاح مبین تأکید بر روش معمول4، یا رفتار صحیح است، که در جهان بینی هندو رکن اساسی است. هندوئیسم دینی است که بر رفتار بیش از اعتقاد تأکید می ورزد. تنوع فراوان در اعتقادات موجود است، خدایان، فلسفه ها، راه و روشهای گوناگونی وجود دارند، اما تمام اینها مستلزم تبعیت از قوانین ویژه رفتارند.
برای درک آنچه رفتار دهرمه­ای5 را تشکیل می دهد، شخص باید از جهان بینی هندو آگاهی یابد. نکته اساسی این جهان بینی، بر این اعتقاد متکی است که تقدس در جهان امری است ماندگار. جهان طبیعی، نظم اجتماعی و زندگی خانوادگی، همگی با نظم  الهی ارتباطهای دو جانبه دارند. این به معنای آن است که جایگاه شخص در گستره نظم جهانی بر دهرمه شخص تأثیر می گذارد.  این ماندگاری تقدس در عین حال به اشیا و اموری – از قبیل مکانها، پدیده ها، آدمها و لحظه هایی از زمان- که ممکن است در سنتهای غربی صبغه دینی نداشته باشند صبغه ای دینی ببخشد.

وحدت و تنوع: هندوئیسم به صورت یک سنت جهانی درآمده است.در جنوب آسیا،دین اصلی کشورهای هندونپال است . اقلیتی از پیروان این آیین در سریلانکا و چندگروهی نیز در پاکستان و بنگلادش زندگی می کنند. در جنوب شرقی آسیا، چند جزیره هندونشین، عمدتاً در جزیره بالی6 اندونزی، از بقایای جمعیت­های انبوه که در قرون وسطی در این مناطق رحل اقامت افکنده بودند، وجود دارند. همچنین جمعیتهایی در مراکز شهری سنگاپور و کوالالامپور سکنی دارند. در خارج از آسیا، جوامع پرقدرت قدیم التأسیس هندو در افریقای شرقی و جنوبی، در کشورهای ساحلی خلیج فارس، در جزیره فیجی7، در کرانه شمال شرقی جوب امریکا، در کشورهای حوزه کاراییب، در شمال امریکا، و در اروپا وجود دارند. به رغم چنین جهانی شدن، هندوئیسم همچنان به نحوی تغییر ناپذیر به فرهنگ جنوب آسیا وابسته است و هرگونه پژوهش و تحقیقی برای درک چگونگی سنت هندو باید از سرزمین هند شروع شود.
مجموعه­ای از اعتقادات و اعمال دینی که با اصطلاح کلی هندوئیسم پوشش داده شده است ،یکی از متنوع ترین دینها در تاریخ به شمار می آید. این یک حالت طبیعی برای سنتی است که به طور اندام وار، بیش از هزاران سال است، صرف نظر از واکنشهای متقابل مردمان مختلف که در جنوب آسیا رحل اقامت افکنده­اند، گسترش یافته است. گنجینه تنوع درزبانهای شبه قاره هندآشکار است. چهار خانواده متمایز زبانی هندو- اروپایی8، دراویدی9، تیبتو بورمن10 و آسترو  آسیایی، وجود دارند. از میان اینها هفده زبان رسمی معروف در هند نشئت گرفته­اند، که هر کدام گویشهای بی شمار خاص خود را دارد، و زبانهای کوچکتر، به عنوان زبانهای غیر رسمی نیز در جنوب آسیای مدرن متداولند. زبانهای هندو- اروپایی که از زبان سنسکریت مشتق شده اند، به انضمام زبانهای مانند هندی، مراتی11، بنگالی و نپالی، در شمال هند و نپال رایجند. چهار زبان دراویدی، تامیل، تله­گو12، مالایالام13، و کَنادا14، در چهار ایالت جنوبی هند معمولند. شمار سخنگویان دو خانوده زبانی دیگر بسیار اندک است. به زبانهای تیبوبورمن، در نواحی هیمالیا و سرزمینهای شمالی از قبیل دره کاتماندو صحبت می شود. زبانهای آسترو- آسیاسی، همچنان زبان قبیله ها و طایفه هایی است که در بخشهای مرکزی، شمالی، و جنوبی زندگی می کنند.
اکثر این زبانها مختص به منطقه­های خاصی است. این منطقه­ای بودن، که یکی از نشانه­های رسمی هندوئیسم است، از پیامدهای جانبی وضعیت جغرافیایی جنوب آسیاست. این شبه قاره از لحاظ جغرافیایی دارای مناطقی مشخص است که فرهنگهای ویژه خود را دارند. مرز شمالی را رشته کوه­های هیمالیا تشکیل داده است. این کوهها، بویژه از جانب شمال غربی، مانع از مهاجرت نشده­اند. مهاجرانی که از این سمت می آمدند درکنار رودخانه دره های شمال سکونت اختیار می­کردند، و در منطقه مزبور با ساکنان قبلی متفقاً به کار و کوشش  می­پرداخنند. همچنان که این مهاجران به تدریج به شیوه خاص خود در سراسر مناطق شرقی سرگرم کار و فعالیت می­شدند، فرهنگهایشان نیز، پیوسته تغییر و تحول پیدا می کرد؛ مثلاً موقعی که اختلاف یک قبیله هندو – اروپایی از سمت شمال غربی به هند وارد می شدند، هنگام رسیدن به کرانه شرقی، فرهنگشان به نحوی چشمگیر تغییر می یافت. بدین ترتیب، در شمال غربی و شمال شرقی فرهنگهایی متمایز پدید می آوردند؛ حتی وقتی که عوامل مؤثر که در هر منطقه خاستگاه­های یکسان داشتند، در کنار هم قرار می گرفتند.
داخل شبه قاره، فرهنگهای جغرافیایی متمایز، براساس لزوم سازگار شدن با شرایط اقلیمی خود شکل گرفته بودند. در جلگه های شمالی، جمعیتها، در کرانه های رودهایی که برای امور کشاورزی جزو منابع ضروری اند، گرد آمده­اند. یکی از این گونه منطقه ها در کرانه های رودخانه­های پنجاب، در شمال غربی، واقع شده است، و یکی دیگر هم در کرانه های گنگ15 و یامونا16 در جلگه های شمالی قرار گرفته است. بیشتر مراکز شهری بزرگ هند مدرن در این مناطق، از مراکز مقدس تاریخ هندو نیز به شمار می آیند. فرهنگهای منطقه ای مستقل در کوههای هیمالیا، جاهایی که جریان زندگی باید خود را با محیطهای صعب و ناهموار هماهنگ سازد، در کرانه­های رودخانه­ها، جاهایی که ماهیگیری یک مادۀ دیگر به مواد خوراکی غذای روزمره اضافه می­کند، به حیات خود ادامه می­دهند. شمال و جنوب و شبه قاره هند را کوههای ویندهیا17 از هم متماییز ساخته اند. در جنوب، جایی که خانواده زبان دراویدی متداول است، فرهنگهای منطقه­ای خاصی در جلگه دکن و در میان رشته کوههایی که درکرانه­های دریا امتداد یافته اند، وجود دارند. آب و هوای بخش جنوبی برای تولید فرآورده­های کشاورزی گوناگون و دامداری، در مقایسه با جلگه های شمالی مناسب­ترند، بالاخره، گونه­ای تنوع فرهنگی دیگر در میان گروههای «قبیله ای» کوچک معمول است؛ قبیله­هایی که بیشتر در نواحی فرعی، به ویژه در کوهستانها، به سر می برند.
در محدوده هر منطقه فرهنگی، به سبب شرایط اجتماعی، گروه های شغلی متعدد وجود دارند. سه چهارم مردم هند هنوز هم روستایی­اند، و بیشتر به کشاورزی اشتغال دارند. اما نواحی شهری در حال رشد هستند و تأثیر فوق العاده­ای بر سنتها گذاشته­اند. طبقه متوسط جدیدی در کشور به وجود آمده است که از لحاظ تعداد، تقریباً با جمعیت کل ایالات متحده امریکا برابر است. این طبقه جدید متمدن و دانش آموخته، در حال تغییر دادن ویژگی هندوئیسم است. افزون بر این، چون اکثر مهاجرانی که در دیگر نقاط دنیا زندگی می­کنند و از میان طبقه شهری برخاسته­اند، تأثیری بسیار فر اوان بر هندوئیسم­های جهانی گذاشته­اند.
هر کدام از فرهنگهای منطقه­ای جنوب آسیا، زبان، غذا، هنر، موسیقی، معماری، خدایان و مناسک عبادی خاص خود را دارند. سلسه مراتب اجتماعی و شیوه­های زناشویی از منطقه­ای به منطقه دیگر متفاوت است. در هر منطقه­ای، جوامع محلی، خدایان، اسطوره­ها، و سنتهای خاص خود را دارند. خدایان و جشنهای یک روستا ممکن است برای روستایی دیگر ناشناس باشند. به این علت است که تعریف هندوئیسم بسیار دشوار است، مگر اینکه درباره آن گفته شود، همان طورکه از خود این عنوان به طور ضمنی استنباط می گردد هندوئیسم دینی است که در هند پدید آمد و بیشتر هندی­ها و نپالی­ها به دستورهای آن عمل می­کنند.
با این همه، به رغم تنوع، یک جهان بینی کلی هندو وجود دارد. نام خدایان و تعبیرهای مرتبط با آداب و مناسک ممکن است متفاوت باشند ،ولی یک نفر از ساکنان پنجاب (در شمال غربی) می تواند فردی از اهالی تامیل نادو18 (در جنوب شرقی) را که در حال برگزاری مراسم جشنی ناآشنا برای یک خدای ناشناس است، ببیند و نسبت به اعمال و رفتار او در خود مفهومی از قرابت و تشابه احساس کند.

1. Jains 
2. Jainism
3. Dharma              
4. praxis .
5. dahramic behavior .
6. bali
7. Fiji
8. Indo - European
9. Dravidian
10. Tibeto – Burman
11. Marathi
12. Teleyu
13. Malayalam
14. kanada
15. Ganges
16. Yamuna
17. vindhya
18. Tamil Nadu

©2007 tgh.ir